میگن شقایق ها هرگز نمیمیرند
پس به اندازه تمام شقایقها
دوستت دارم
گفتن تا شقایق هست:
زندگی باید کرد
شقایق هست تو نیستی
چه باید کرد؟؟؟؟!!!!
میگن شقایق ها هرگز نمیمیرند
پس به اندازه تمام شقایقها
دوستت دارم
گفتن تا شقایق هست:
زندگی باید کرد
شقایق هست تو نیستی
چه باید کرد؟؟؟؟!!!!
آدمایی هستن که
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم ...
وقتی می بینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا می گرده،
راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون حیوونکی نپره ...
اگه یخ ام بزنن، دستتو ول نمی کنن بزارن تو جیبشون ...
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش می گیرن تا از چیز دیگه
همونایین که براتون حاضرن هر کاری بکنن
اینا فرشتن ...
تو رو خدا اگه باهاشون می رید تو رابطه، اذیتشون نکنین...
تنهاشون نزارین، داغون می شن !
همینها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند
و با اندکی پستی و بلندی ...
کسی چه می داند ؟
همیشه انگونه که میخواهیم نیست ...
و هرچه میخواهیم به دست نمی آید ...
هجران ها هم حکمتی دارند ..
خدا يه وقت كسي نياد بدزده قلب سادشو
كسي نياد تو زندگيش بشينه زير سايشو بهش بگه
دوسش داره
خيلي بده زمونمون خدا سپردمش بهت
مواظب عشقم بمون
به سلامتیه اون رفیقی که مجازیه
امـــــــــــا
یه جوری واست سنگ صبوره
که همه رفیقای واقعیت به گرد پاش نمیرسن !!!
تنهایی رو ترجیح میدهم به تن هایی
که روحشان با دیگریست...
از تنهایی گریزی نیست . .
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند . . .
نمیخواهم کسی شال
گردن اضافی اش را دور گردن
آدم برفی احساسم بیاندازد
بعضی چیزا رو نمی شه نوشت
بعضی چیزا رو نمی شه گفت
بعضی چیزا رو فقط می شه احساس کرد
بعضی بغضا رو نمی شه شکست
بعضی بغضا رو فقط باید قورت بدی
بعضی دردا رو نمی شه فریاد زد
بعضی دردا رو فقط می شه اشک ریخت.....
دورتر میشوی . . برگرد ! . . .
قول میدهم دیگر دوستت نداشته باشم!!!
یـکـی در طـرف ِ چـپ ...
و دیـگـری در طـرف ِ راسـت ...!
آغـوشـت را تـنـگ تـر کــن ...
مـن ایـن تـن ِ دو قـلـب را دوسـت دارم ... !
ردپایی ازتوست...
اماافسوس که بادنامردتمام ردپاهاراپاک کرده است واین منم که ازترس گرگهای بیابان خودرادرآغوش میکشم...
اماسوگندبه عشق وبه گل وپروانه که عشق به رسواشدنش می ارزد،می ارزدکه هرروزصدای شکستن
غرورت رابشنوی وزبانت راقفلی زنی که هیچ شاه کلیدی یارای فرجش رانداشته باشد...
گردوغبارشدیدی وجودم رااحاطه کرده است...
وجودی که میدانم عاقبت فدایت خواهم کرد...
وجودی که تنهابهانه ی وجودش توبوده وهستی...
خدایا من دلم قرصه!کسی غیرتوبامن نیست.
خیالت از زمین راحت.که حتی روز روشن نیست.
کسی اینجانمیبینه که دنیا زیر چشماته.
یه عمری یادمون رفته زمین دار مکافاته.
فراموشم شده گاهی که این پایین چه ها کردم.
که روزی باید از اینجا بازم بیش تو برگردم.
خدایاوقت برگشتن یه کم بامن مدارا کن.
شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جا کن ...
روزی اگر نبودم تنها آرزوی
ساده ام این است که زیر
لب بگویی:
یادش بخیر...
ازخدا پرسیدم .چطورمیتوان بهتر زندگی کرد ؟
گفت گذاشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر
با اعتماد زمان حالت را بگذران وبدون ترس برای آینده آماده شو
ایمان رانگهدار وترس را به گوشه ای انداز
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است فقط اگر بدانی چطور زندگی کنی ؟
دلم یک دوست میخواهد
که خیلی مهربان باشد
دلش اندازه دریا ،
به قدر آسمان باشد
نجابت خانه اش باشد ،
صفا سرمایه اش باشد
و در شهر وجود او محبت رایگان باشد
فـــــــــــرهنـــــــــگ لـــــــــغـتهــا
نـیــــــــــــاز بــــــــه ویــــــــــــرایـــــــش دارنــــــــــد
بـــــــــرای مــــــــــعنی دلـتـــــــــــنـگی
احتــــــــیـاج بــه ایــنـــــــــهــمـه کـلــــــــــمه نـــــــــــیـســت,
دلتنـــــــــــگی یــــــــــــعنـــی
تــــــــــــــو . . .
من دلم می خواهد،بنویسم از عشق
قلمم باش و بگو
دل هر پاره ی کاغذ تنگ است
بنویس:
دل هر شیشه مه روی زمینی سنگ است...
این شب ها
چشم های من خسته است
گاهی اشک
گاهی انتظار...
این سهم چشم های من است.
مترسک ناز می کند
کلاغ ها فریاد می زنند
و من سکوت می کنم....
سكوت...
این مزرعه ی زندگی من است
خشک و بی نشان!
کاش مـی فـهـمیـدی
قـهـر میـکنم
تـا دسـتـمو مـحـکمتر بگیـری و بـلـنـدتـر بـگـی
بـمون...
نـه ایـنـکـه شـونـه بـالا بــنـدازی و آروم بـگـى
هـر طور راحـتـى!
شیشه ای میشکند
یک نفر میپرسد
که چرا
شیشه شکست؟
یک نفر میگوید:
شاید این رفع بلاست
دیگری میپرسد
شیشه پنجره را باد شکست؟
دل من سخت شکست
هیچ کس هیچ نگفت
غصه ام را نشنید
از خودم میپرسم"
ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود.
عشق تو
شوخي زيبايي بود که خداوند با قلب من کرد !
زيبا بود
امّا
... شوخي بود !
... ... حالا . . .
تو بي تقصيري !
خداي تو هم بي تقصير است !
من تاوان اشتباه خود را پس ميدهم . . . !
تمام اين تنهايي
تاوان « جدّي گرفتن آن شوخي » است
مرد را به عقلش نه به ثروتش .
زن را به وفایش نه به جمالش .
دوست را به محبتش نه به کلامش .
عاشق را به صبرش نه به ادعایش .
مال را به برکتش نه به مقدارش .
من باور دارم …
که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.
من باور دارم …
که صرفنظر از اين که چقدر دلمان شکسته باشد دنيا به خاطر غم و غصه ما از
حرکت باز نخواهد ايستاد.
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها
را نمىشناسیم تغییر یابد.
من باور دارم …
که گواهىنامهها و تقدیرنامههایى که بر روى دیوار نصب شدهاند براى ما احترام
و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
من باور دارم …
که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد.
من باور دارم …
« شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را دارد نیست
بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مىکند. »
میگن دلتنگی قشنگترین هدیه دوسته!
حالا من با این هدیه قشنگ تو چیکار کنم؟؟
معلم میدانست!
فاصله ها چه به روزمان می آورند
که به خط فاصله ها
میگفت خط تیره!!!
تعداد صفحات : 5